لعنتییییییییییییییییییییی

یعنی حق من افتادن بود؟؟؟؟؟؟؟؟

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا

چقدر زجر؟

این جواب ناشکریام بود؟...این جواب اذیت کردن سمیرا بود؟

مگه تو بزرگترین بخشنده نیستی؟...پس چراااااااااااااااااااااااااااااااا

هنوزم نمیتونم باور کنم...هادی...محمد...مهدی...سید همه پاس کردن...اون کودنای ورودی ۸۲ پاس کردن...اونوقت من...آخه دیگه باید چی تو برگه مینوشتم؟...دیگه چقدر تمرین بهش بدم؟...چرا من نباید یه روز خوش تو زندگیم داشته باشم؟

همش به خودم تلقین میکنم که اشتباه شده...اما مگه میشه؟...من دیگه افتادم و این یعنی پایان

مرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررگ میخوام

اونی که میخواستم دلمو شکستو
به پای یک عشق جدید نشستو
چش روی آرزوم همیشه بستو
پشت مه پنجرمون رها شد

اونی که میخواستم مثل اشک چکیدو
تو طول راه باز یه کسی رو دیدو
به آرزوش انگار دیگه رسیدو
به خاطر هیچی ازم جدا شد

اونی که میخواستم...
اونی که میخواستم
منو تنها گذاشت رفت

اونی که میخواستم دل ازم بریدو
بین گلا یک گل تازه چیدو
به اونی که دلش میخواست رسیدو
با غم و غصه منو آشنا کرد

اونی که میخواستم منو برد بهشتو
اسم منو تو سردرش نوشتو
بهونه کرد بازی سرنوشتو
تو شهر رویاها منو رها کرد

اونی که میخواستم منو برد از یادو
رفت پیش اون کس که دلش میخوادو
زد زیر عشقش که یادش نیادو
مثل همه آدما بی وفا شد

اونی که میخواستم...
اونی که میخواستم
منو تنها گذاشت رفت

اونی که میخواستم
چرا تنهام گذاشت رفت؟

به درک گر دل ما غمگین است!
به درگ گر غم ما سنگین است!

نمیدونم اولشو چه جوری شروغ کنم

چند روزی هست که افتاده تو فکرم که دات کام بشم...هزینه ای هم که نداره...اما من که بلاگر نیستم که بخوام سایت داشته باشم...ولی به امتحانش می ارزه...بعد از امتحانا اگه یه جای خوب پیدا نکردم یه هاست و دامین میخرم(شایدم تونستم مجانی از کامران بگیرم) و شروع میکنم

این سمیرا بازم شروع کرده...من نمیدونم واسه چی اینجوری میکنه؟...خب من میخوام وبلاگمو تعطیل کنم به اون چه ربطی داره؟...چرا میخواد وبلاگشو تعطیل کنه؟...چرا اینجوری میکنه؟...من اگه بتونم با دوستش حسین صحبت میکنم که اینکارو نکنه

خسته شدم طاقت غم ندارم
عاشقی رو باید یادت بیارم

دروغ نگو مال منی همیشه
حرفات دیگه باور من نمیشه

برو ولی اینو باید بدونی
هیشکی دیگه عاشق تو نمیشه