دوباره باج بی کسی
به اونکه موندنی نبود

یکی مثه تو بی وفا
دشمن این دل حسود

بعد تو عادتش میدم
به روزگار بی کسی

تو هم مثه فرشته ها
به داد من نمیرسی

خودمو گول میزدم توی دورنگیت
نمیخواستم ببینم دل سنگیت

میدیدم داشتی یواش یواش میرفتی
میخواستم خوش باشی توی زرنگی

هی میگفتم دلخوش فردا میمونم
واسه خوندن تو بودی تنها بهونم

هی میگفتم به خودم همش خیاله
همه این حرفا یه شوخیه میدونم...

ما رو باش که رو دیوار کی میخواستیم یادگاری بنویسیم
باشه تو هم برو به درک
اصلا هم برام مهم نیست
من از آدمای دورنگ بدم میاد
چون خودم اهل دورنگی نیستم
میدونی چیه
من از اولش هم گفتم
همه شون مثل همند
اصلا تو این جماعت آدم پیدا نمیشه!
حالا بزار هر کی هر چی میخواد بگه بگه!

امشب هم گذشت
بازم خبری ازت نشد بی معرفت
نمیدونم کجایی و چه میکنی
ولی حتما بهت خوش میگذره که یاد ما نیستی دیگه
اشکالی نداره
من میدونم
هیچ کسی تو این دنیا وفا نداره
کسایی که قول میدن زیرش میزنن!
وای به حال تو!
که هیچ قولی هم ندادی
اشکالی نداره
مهم اینه که تو خوبی و خوش!
لا مصب دلم برات تنگ شده...
ولی خب دل من مهم نیستش مگه نه؟
خب زیادی گفتم
من امیدمو از دست نمیدم
امشب دوبار فال گرفتم و هر دوش خوب دراومد!
پس من منتظر میمونم!
انتظار...انتظار...