یه روز تکراری دیگه هم گذشت و بازم هیچکار مفیدی نکردم
هر وقت این کتاب قورباغه را قورت بده رو میخونم کلی انرژی می گیرم...اما نمیدونم چرا ۱۵ دقیقه بعد از مطالعه اش همه چیز یادم میره!
امروزم از کارای خودم راضی نیستم...با همه بد حرف زدم...درس هم نخوندم!...امیدوارم با یادآوری این کارا آدم شم
الان دارم آهنگ جدید شهرام کی رو گوش میدم...با اینکه اصلن ازش خوشم نمیاد و بعد از این مصاحبه ی اخیرش با شهرام اصلانی نفرتم ازش بیشترم شد ولی این آهنگ جدیدش خیلی باحاله...دقیقن آرزویی که من خیلی دوست دارم انجامش بدم...گریه ی این نامردا رو دربیارم...
اگه یک روزم به عمرم بمونه گریتو در میارم!
آلبوم جدید منصور هم گوش کردم...در کل جالب بود...ولی مدت زمانش خیلی کم بود!...۳۰ دقیقه!...من نمیدونم این خواننده ها چه فکری میکنن؟
نمیدونم تا کی نوشتن تو اینجا رو ادامه میدم...اما یه جورایی آرومم میکنه...این نوشته ها رو فقط بین من و خدای منه(و البته مسئولان بلاگ اسکای!)...میخوام آهنگایی که تو وبلاگ نمینویسم اینجا بنویسم!
پی نوشت : دوست داشتم یکی بود که این نوشته ها رو میخوند...ولی من هیچ کس رو توی این خلوتم راه نمیدم...چون به هیچکس اعتماد ندارم...هیچکس...حتی سارا