الان خیلی حالم گرفتست...تصمیم گرفتم الکترونیک ۳ رو حذف کنم...هیچ وقت تا این حد از حذف کردن یه درس ناراحت نمیشدم...ولی امروز...من پایم تو الکترونیک ضعیفه و امروز بدجوری چوبش رو خوردم٬ از صبح هر چی میخوندم نمیفهمیدم...به هر حال ترم آینده هم در خدمت استاد لطیفی خواهیم بود...
بقیه ی امتحانا...خوب بودن...از مخابرات ۱ راضیم...فقط امیدوارم صائب همونطور که باید ورقمو صحیح کنه٬ آنتن رو زیاد خوب ندادم٬ اما به پاس شدنش امیدوارم٬ کنترل رو خوب دادم٬ اما میگن اسلامی خیلی نمره رو میکشه پایین٬ و میکرو٬ به امید ۲۰ رفتم سر جلسه حالا شاید حداکثر ۱۴ بشم٬ خداکنه فقط مشروط نشم...
نمیدونم چی بگم٬ شاید دیگه توی وبلاگ اولم چیزی ننویسم...بچه ها همشون بی معرفتن...
اینم برای کسی که مطمئنم الان حالش خوبه و خوش...
خودمو گول میزدم توی دورنگیت
نمیخواستم ببینم دل سنگیت
میدیدم داشتی یواش یواش میرفتی
اما خواستم خوش باشی توی زرنگیت
هی میگفتم دل خوش فردا میمونم
واسه بودن تو بودی تنها بهونم
هی میگفتم که اینا همش یه خوابه
همه این حرفا یه شوخیه میدونم
تو چشات برقی نبود مثل گذشته
تازه فهمیدم از این حرفا گذشته...
از این حرفا گذشته....
دادا بنویس ..... دمت گرم
دلت دربا .....